نتایج جستجوی عبارت «پادگان آموزشی شهید دستغیب» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اسحاق ولی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسحاق ولي زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم این چند کلمه وصیتنامه را برای چندمین بار می‌نویسم. با کمال صحت و سلامتی جسمی و روحی این جانب اسحاق ولی‌زاده فرزند ابراهیم، شماره شناسنامه 10، صادره از مشکان نی‌ریز. بنده در حدود هشتاد هزار تومان بدهکارم که تمام آن در دفتر حساب بنده نوشته شده و خانواده بنده از آن کاملاً باخبرند و اول از اموال بنده بدهی مرا بدهید و بپردازید. وکیل و وصی من خود همسرم است تا بچه‌ها کبیر شوند انشاءالله....
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید هادی دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد هادي دميري »
بسم الله الرحمن الرحیم ای امت شهیدپرور ایران! بدانید که امروز، روزی است که قیام پیامبر اسلام (ص) و حسین (ع) توسط روح خدا، خمینی بت‌شکن تجدید گشته است. قیامی که تاریخ را کاملاً متوقف ساخت و جهت را که به‌سوی قابیلیان و یزیدیان و به نفع مستکبرین بود، عوض نمود و چهره کریه سردمداران کفر و نفاق، در دو بلوک شرق و غرب را درید و آنچه در باطن جنایتکار آن‌ها بود بر ملأ ساخت. چون این حرکت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید سید فخرالدین مصطفوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد فخرالدين مصطفوي »
طبیعت زیبا و کوچه‌های گلی روستای خواجه جمالی هنوز خاطرات کودک زیبای خود را که در خانه یکی از سادات در تاریخ ۱۳۴۱/۵/۲۰ چشم‌های خود را به دنیای خاکی گشوده بود، فراموش نمی‌کند. آن کودک کسی جز سید فخرالدین مصطفوی نبود که در میان خانواده‌ای متدین و اهل معرفت پا به عرصه هستی نهاده بود. از همان اوایل کودکی پسری باهوش و زرنگ بود و آثار فراست در سیمای معصوم او، حکایت از درون متلاطم و روح بزرگش...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
قاسم در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۷ در فضای سرسبز و معنوی روستای تم‌شولی بخشِ آباده‌ طشک، از توابع نی‌ریز میان خانواده‌ای زحمتکش و مذهبی چشم به جهان گشود. در آغوش پر صفای مادر و با همراهی پدری مهربان زندگی را آغاز کرد و در سن شش‌سالگی وارد دبستان جهاد روستای تم‌شولی شد. تحصیلات ابتدایی را با جدیت به پایان برد و برای ادامه تحصیل در مدرسه کوشکک ثبت‌نام کرد. پس از اتمام سال دوم راهنمایی، بروز...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید سعید شاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
سعید، بسان یاس سپیدی بود که ۱۳۴۸/۱/۲۴ در خانواده‌ای فرهنگی، فرهیخته، مذهبی و روحانی در میان آواز چلچله‌های بهاری شکفته شد. چهره مهربان و دل‌نشین او دل هر بیننده‌ای را مجذوب خود می‌کرد. سعید در خانه‌ای پا به عرصه حیات گذاشته بود که جد مادری وی مرحوم حضرت حجت‌الاسلام ‌والمسلمین حاج سید محمود ابطحی از سادات جلیل‌القدر و از علمای نی‌ریز، پایه‌گذار نیمی از آن بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان اهلی نی‌ریز به پایان رساند و برای...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید ابوالقاسم امین پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم امين پور »
روح سبز و آسمانی ابوالقاسم در اولین روز از پاییز ۱۳۳۵ خانه مسلمانی معتقد را در شهر نی‌ریز گل‌باران و باصفا کرد. با حرکت به‌سوی مدرسه کودکی را جلایی نو بخشید. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهمندی و دوره متوسطه را در دبیرستان امام خمینی (احمد نی‌ریزی) ادامه داد. فردی متین و بردبار بود و در انجام فرایض دینی چون نماز و روزه اهتمام فراوان داشت و صله‌رحم را در زندگی به زیبایی بجا می‌آورد. در مجالس دینی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید فرهاد رضائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
چه فرهادها مرده در کوه‌ها چه حلاج‌ها رفته بردارها همی گویم و گفته‌ام بارها بود کیش من مهر دلدارها خردادماه سال ۱۳۴۹، آنگاه‌که دشت‌های زیبای کوشکک، یکی از روستاهای آباده طشک، با ساقه‌های طلایی گندم تزئین می‌شد، وجود نورسیده‌ای زیبا محیط خانواده‌ای متدین و مذهبی را پر از شادی و طراوت کرد. نام او را فرهاد نهادند و عشق شیرین کربلا را همراه با قطرات شیر مادر در رگ و جانش جاری ساختند. از کودکی استعدادی فوق‌العاده داشت. دوره ابتدائی...
شهدا سال 65 -از دست نوشته های شهید سعید مافی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد مافي »
اگر روزی بر کنار قبرم ای دوست و ای مادر! رسیدی، بر تن صد چاک و خونین من نظر کن و با این نظر بدان که جز خدا نخواستم. در جای دیگر، از فراق مولایش حسین(ع) می‌گوید: آنکس که همه جان بفدایش می‌نمایند آن حسین(ع) مظلوم کجاست؟ کجاست؟ ای حسین(ع) من! نورعین من، کجائی؟ کجائی؟ جانم به فدایت، ای آبروی اسلام و قرآن! کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ خطاب به مادر می‌گوید: مادر، زندگی‌ام برای توست، وجودم از توست، مادر نمی‌توانم با زبانم...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید بهرام ایازی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد بهرام ايازي »
وقتی به تماشای لاله‌زاران می‌نشینی، اگر چشم دل بازکنی، در میان گلبرگ‌های هر لاله‌ای، قصه پردرد عاشقی همچو بهرام را خواهی خواند که عمری را در آرزوی رسیدن به معشوق، بال‌وپرشان سوخت و خاکستر شد. بهرام ۱۳۴۷/۵/۱ غنچه وجودش در روستای خواجه جمالی، بخش آباده طشک از توابع شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی شکوفا شد. پدر و مادر مهربان و زحمتکش او فرزند نورس خود را با عشق به خوبی‌ها پروردند و دستش را در دست معلمان روستا برای...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید کرامت میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد کرامت ميرشکاري »
بسم الله الرحمن الرحیم الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور. بنام الله، پاسدار حرمت خون شهیدان. بنام الله و مولایمان و بنام الله آنکه جان را تقدیم به او کردن، کمال عظمت انسان است. با سلام به انبیا، اولیا و بندگان خاص خدا. با درود بر امامان معصوم بالاخص مهدی موعود(عج) و نایب بر حقش، امام خمینی(ره) و دیگر خدمتگذاران اسلام. امروز، روزی است که امتحان بزرگ الهی برای بندگانش پیش آمده. چه امتحان سختی و چه...